نیش عقرب!

       از:    October 2000, Plumbing Engineer

بحثی پیرامون یکی از تنشهای موجود در روابط مهندسین طراح و پیمانکاران

 

یک روزی عقربی می خواست از رودخانه ای عبور کند، قورباغه ای را درحال عبور دید و به او گفت : " سلام آقای قورباغه، می خواهی از رودخانه رد شوی؟"

قورباغه جواب داد: "اتفاقاً می خواهم این کار را انجام بدهم، آقای عقرب."

عقرب گفت: "پس لطفی در حق من بکن، من نمی توانم شنا کنم و باید هم به آن طرف بروم. امکان دارد که من را پشت خودت سوار کنی و از رودخانه رد کنی؟"

قورباغه گفت: "می دانید که من این کار را نمی کنم چون تو نیش می زنی."

عقرب پاسخ داد: " من چنین کاری نخواهم کرد چون اگر تو را نیش بزنم، هر دو با هم غرق می شویم." قورباغه پس از کمی تفکر، منطق عقرب را پذیرفت و گفت: "بسیار خوب. بیا و پشت من سوار شو تا با هم از رودخانه عبور کنیم." به اواسط راه رسیده بودند که عقرب نیشی کاری به قورباغه زد. قورباغه با درد فریاد زد: " چرا این کار را کردی؟؟ حالا هر دو می میریم!" عقرب پاسخ داد: " من باید تو را نیش می زدم .... من یک عقرب هستم .... این کاری است که عقربها می کنند."

آیا تا به حال برایتان پیش آمده شبها از فکر پروژه های گذشته و یا آینده نتوانید بخوابید؟ شاید واقعه ای را به یاد بیاورید که پیمانکار، طراحی شما را تغییر داده و نتایج دلخواه را نگرفته اید و یا شاید زمانی را به خاطر بیاورید که محصولی خاص با راندمان بالا را انتخاب کرده بودید ولی پیمانکار آن را با محصولی ارزان تر جایگزین نمود و فضایی پر از مخاصمه ایجاد شد که مجبور شدید به دفاع از انتخابتان بپردازید. اگر تاکنون به چنین وضعیتهایی برخورده اید توصیه می کنیم که روش مطرح شدۀ زیر را برای کاستن از تنش و عصبیت به کار بگیرید تا بتوانید با آسودگی خیال به وظیفۀ عرفی خودتان بپردازید:

طراحی دقیق و پایدار سیستمهای تأسیساتی .

همانطور که از داستان تمثیلی قورباغه و عقرب استنباط می شود، هر کدام از ما منش و نقش خاصی در جهان داریم. شما به عنوان یک مهندس طراح تأسیساتی بر ارائۀ سیستمی دقیق و اقتصادی تأکید دارید که:

1-     با کدها و مقررات جاری همخوانی داشته باشد؛

2-     تا سالهای سال به خوبی به ساکنان بنا سرویس بدهد.

تصمیمات حرفه ای بسیاری باید گرفته شوند. برای نمونه فرض کنید که درحال طراحی تأسیسات یک خوابگاه دانشجویی هستید؛ شما با محاسبۀ تعداد ساکنان، زمانهای محتمل استفاده از سرویسهای بهداشتی، گذر حجمی سردوشها، عایق کاری لوله ها و بسیاری دیگر از عوامل مرتبط، نهایتاً میزان نیاز به آب گرم را به دست می آورید، طول لوله کشی و میزان فضای موجود برای نصب سیستم را در نظر می گیرید، منابع در دسترس انرژی، هزینه های آنها و راندمان گرمایش آب را مورد بررسی قرار می دهید و کیفیت آب تغذیه سیستم را لحاظ می کنید. طراحی بهینه سیستم مسئولیت شماست و تصمیماتی که دراین راستا اتخاذ می کنید (با درنظر گرفتن عوامل هزینه اولیه، نصب، نگهداری و غیره) همگی تعیین کننده اند.

پس از اینکه نقشه های شما آماده شدند در کنار بقیه نقشه های ساختمان  قرار گرفته و به صورت اسناد مناقصه در می آیند. پیمانکاران عمومی که مایل به قیمت دادن در پروژه هستند، نقشه های شما را به پیمانکاران تأسیساتی ارجاع می کنند تا پیشنهاد قیمت دریافت کنند. کارفرما پس از طی تمام این مراحل و مقایسه پیشنهادات واصله، پیمانکار را انتخاب می کند و کار آغاز می شود. اهمیت ایفای نقش از این مرحله به بعد مشخص می شود. پیمانکار تأسیساتی طرحهای شما را بررسی می کند و به یک دیگ آب گرم با راندمان بالا ولی گران برمی خورد. این پیمانکار به خود می گوید که این پروژه نیاز به 540000 Btu ظرفیت دیگ دارد که هزینه آن دیگ خاص پانزده هزار دلار است ولی من دیگ دیگری می شناسم که با همین ظرفیت تنها یازده هزار دلار قیمت دارد. پیمانکار پس از این تفکرات به یکی از چندعکس العمل زیر دست می زند:

1-     دیگ ارزان تر را نصب می کند و تفاوت قیمت را مطرح نمی کند؛

2-     با کارفرما تماس می گیرد و موضوع را مطرح می کند توجه دارید که برای کارفرما قیمت در این حالت بسیار تعیین کننده است؛

3-     دیگ انتخاب شده در نقشه را نصب می کند.

اگر پیمانکار گزینۀ اول را انتخاب کند باید منتظر عواقب آن در پایان کار و روز تصفیه حساب باشد که در چنین وضعیتی تمام عوامل پروژه منجمله شما به عنوان مهندس طراح، پیمانکار عمومی و کارفرما درگیر بحثهای کیفی سیستم گرمایش آب خواهید شد. البته کارفرمایان در اکثر مواقع ترجیح می دهند که پروژه را همانطور که نصب شده، تحویل بگیرند و کار را به درازا نکشنانند.

تنش موجود در گزینه دوم از جنس دیگری است. در این حالت پیمانکار نظرات خود را در مورد جایگزینی دیگ گران به کارفرما ارائه می کند و این آغاز یک سری واکنش زنجیره ای است. طراح تأسیسات که شما هستید باید کار طراحی خود را رها کنید و به مجادله با پیمانکار و یا کارفرما بپردازید. آنها طی روالی فرسانیده از شما خواهند خواست که دیگ آب گرم را از نوع ارزان تر انتخاب کنید، حتی اگر دقیقاً با عوامل اصلی طراحی همخوانی نداشته باشد. به هرحال آنها ذهنیتی مادی در این کار دارند. شما سه انتخاب خواهید داشت:

1-     نظر آنها را قبول می کنید و به صورت مکتوب آنها را متعهد می کنید که عواقب این تغییر در انتخاب را بپذیرند؛

2-     بر اعتقاد خود اصرار نموده و کارفرما را مجاب می کنید؛

3-     نظرتان را اعلام می کنید ولی پافشاری نمی کنید چون همین الان هم از برنامۀ زمان بندی پروژه ای که در دست دارید، عقب افتاده اید.

بسیاری از طراحان تأسیسات از روشی استفاده می کنند تا با انتقال مسئولیت (یا در واقع همان عقرب) از دوش خود به کارفرما و یا فروشندۀ تجهیزات از تکرار چنین سناریوهایی جلوگیری نمایند.مهندسی که کار طراحی این پروژه خوابگاه دانشجویی را قبول کرده و می داند که قیمت تجهیزات به حدی خواهد بود که از سوی پیمانکار به جدل کشیده خواهد شد، در کنار تجهیزات انتخابی عبارت OSCI را قید می کند. این عبارت به معنی " تهیه شده توسط کارفرما و نصب شده توسط پیمانکار یا Owner Supplied and Contractor Installed می باشد. با چنین تمهیدی انگیزۀ پیمانکار برای مجادله دربارۀ هزینۀ خرید تجهیزات از بین خواهد رفت و مسئول فروش شرکت مربوطه باید زحمت اطلاع رسانی و قانع کردن کارفرما را پیش از اجرای مناقصه بر خود هموار سازد. علاوه بر این چون پرسنل کارفرما ارتباط نزدیک تری با شرکت سازنده تجهیزات و نمایندگان فروش وی ایجاد می کنند، اطلاعات فنی بیشتری رد و بدل می شود که خود جنبه آموزش دارد.

مهندسان طراح معمولاً در زمان اجرای پروژه ها به کار فرا خوانده نمی شوند بلکه آنها مسئولند که پروژه را پیش از آغاز عملیات اجرایی طراحی و مدون کرده باشند. این امر به مهندسان طراح امکان می دهد که از وقت خود برای طراحی پروژه های بعدی استفاده کنند. شاید این شیوۀ نگرش در طولانی مدت باعث شود که آقای قورباغه به راحتی آقای عقرب را در کنار رودخانه بگذارد و سر آخر اینکه شما مطمئن خواهید بود که دانشجویان ساکن خوابگاه آب گرم کافی در اختیار دارند، خوابتان خوش باد!