بیمه مسئولیت: فرشتة نجات
از: م.آرمین یکتا مشاور بیمة انجمن صنعت تأسیسات |
مهنـدس نصــرتی مدیر خـط تولیـد سراسیمـه کارگرش علیرضا را به قسمت پذیـرش اورژانس بیمــارستـان برد. 4 انگشت قطع شدة کارگر مصدوم را میان دستمالی پیچیده بود در حالی که درون دستمال جز گـوشت له شده و استخوان چیزی وجود نداشت.
دستمال خونی را به پرستار تحویل داد. لحظاتی بعد علیرضـا را داخل اتاق عمل بردند. صدای نالههای او فضای اورژانس را لبریز از احساس درد کرده بود.
مهندس نصرتی سرش را به دیوار تکیه داد و اتفـاقات امروز مثل فیلمی از مقابل چشمانش گذشت:
ساعت ده صبح علیرضا که به عنـوان کارگر در کارخانه تولیـدی تازه مشغـول به کار شده بود به علت سهـلانگــاری قربانی مصـدومیت منجر به قطـع عضـو میشود. تمام دستـگاه تراش غرق خـون شده بود، صدای ضجههای کارگر فضای سالن خط تولیــد را ملتهب کـرده بود. با کمـک مدیر خط تولیـد بلافاصله او را به بیمارستـان اعزام میکنند. هنوز صدای زمزمه همکاران علیرضا در گوش نصرتی میپیچد که میگویند علیرضا تازه هفتـه پیش نامزد کرده و پیگیر دریافت یک وام بوده.
مرد مسنی کنـار نصـرتی نشستــه بود و با دلسـوزی به شــانههـای او دستی میکشـد و میگـوید: نگـران نباش انشالله ختم به خیر میشه.
نصرتی با صدای لـرزان میگـوید: اما فکر نمیکنم انگشتهـاش قابل پیوند باشه مخصوصاً انگشت شصتش که بکلی له شده.
مرد جوانی که با کیف چرمی کنارشـان ایستاده است مـؤدبانـه سلامی میکنــد و میگوید: من حجتپناه وکیل پایه یک هستم. باز هم خدا را شکــر کنیــد که حــادثهای سنگیـنتر اتفـــاق نیفتـاده است. مگــر در روزنامـهها نخـوانـدهاید که دو ماه پیش کـارگـری پای دستـگاه تراش دچـار حــادثه شد و در حالی که بطـور رقتانگیـزی دستش بین دستگاه گیر کرده بود دچار خونریزی شدید و در نهایت فوت شد. این بیمارستان به خاطر ماهیـت تخصـصی خـود هر روز شاهد چندین حادثه حین کار است. از پریـدن یک براده فلـزی به داخل چشم تا بـرق گرفتگی و قطع عضـو که طبق آمار سال 93 آمار فوت و صدمات جسمانی منجر به نقص عضو حیرت انگیز است.
|
حتی اگر یادتان باشد به شما گفتم طبق قانـون ماده 66 تأمیـن اجتماعی در صورتی که کارکنان دچار حادثة منجر به مصدومیت و از کارافتـادگی شوند سازمان تعهدات خود را انجـام داده ولی کلیـه هزینــهها را از شمـا مطالبه و دریافت خواهد کرد و در صـورتی که حادثه منجـر به فوت و یا از کارافتـادگی مصــدوم شود با توجه به تبصـره 1 مـاده 66 قانون مذکـور با پرداخت معـادل 10 سال مستمری بطـور نقد به سازمان تأمین اجتماعی بری الذمه خواهیـد شد که این امر شامل کارگران مصدوم تحت پوشش تأمین اجتـماعی و خارج از پوشش است و مشـروط به داشتـن سابقه هم نیست. اما شمـا تذکـرات یک متخصص امور بیمهای را نادیده گرفتید و گفتید همین خوب است. ضمن اینـکه کارگـاه دوم شمـا اصلاً پـوشش بیمـهای ندارد و امیــدوارم حـادثهای که رخ داده است در مکــانی باشـد که حداقل بابت آن یک بیمة هر چند ناقص دارید.
وکیل جوان جهت آرام شدن نصـرتی به او گفت: باز هم خدا را شکر که حادثه منجر به فوت یا قطع عضو از ناحیـه مچ دست نیست و با پنجاه شصت میلیــون تومان پرداخت دیه موضوع جمع میشود زیرا با توجه به تشدید جنبه عمومی جرم علاوه بر پرداخت دیة تعییـن شده، شمـا |
نصــرتی با خشم مشتـش را بر میــز کوبیـد و گفت: این چه وضعی است من اعتـراض دارم. متصـدی صندوق گفت: برادر عزیز بیمارستـان که کمیتـه امداد و خیریه نیست. وقتی شما به فکر جیبتان هستید و به صد دلیـل از اخذ یک بیمه کامل به نفع کارکنان خود طفره میروید و حتی از گرفتن یک بیمه درمـان تکمیلی که 70 درصد هزینه مابهالتفـاوت مازاد بر تعهـدات سازمان تأمین اجتماعی را به راحتی پرداخت میکند امتناع میورزید، مدیریت بیمارستان وظیفه ندارد کوتاهی و سهلانگاری و عدم دوراندیشی شما را جبران کند. شما به فکر جیب خود هستید و از اخذ یک بیمـه خودداری میکنید و کارگر شما هم به فکر جیبش خواهد بود و میرود شکایت میکند. بیمارستان هم به فکر عدم ضـرر خودش است و کاری را میکنـد که به صــلاح سیـستم است. اینجا شما کوتاهی کردهاید و میخواهید همه مجـانی در خــدمت شما باشند. از همه توقع دارید بجز خودتان!
ناگهان خانمی جـوان صحبت را قطـع کــرد وخـطاب به کارمنــد حسابداری گفت: آقای محترم معرفینامه بیمه درمان تکمیلی از طرف بیمهگر صادر شده است. لطفـاً پذیرش پدرم را جهت عمل قلب باز انجام دهیـد چون تحت پوشش بیمه درمان تکمیلی هستیم.
نصـرتی خسته و درمــانده تلفنـش را از جیب درآورد و با مشاور بیمه انجمن تماس گرفت و گفت: با توجه به اینـکه شما کارگـزار بیمه هستید و ارائه دهنـده کلیه خدمات بیمـهای از کلیه شرکتهـای بیمهگـرید، لطفـاً جهت بررسی مجـدد اسناد بیمـههای ما و تهیه گزارش از اینکه چه نقص و ضعفی و یا کمبـودی وجود دارد فـردا تشریف بیـاورید دفتر مرکزی تا جلسـهای با مدیرعامل داشتـه باشیـد. ضمناً اطلاعات کاملی در خصوص بیمه درمان تکمیلی و بیمه مسئولیت کامل در اختیار ما قرار دهید تا قبل از اتفاق بعدی اقــدامی که باعث امنیت ماست انجـام دهیم.
دکتر اتاق عمل به سمت در خروجی بیمــارستـــان میرفــت که نصـرتی سراسیمــه دویــد وگفــت: دکترجـان چه شـد؟ پزشک با تأسـف سری تکـان داد وگفت: متأسفــانه پیــوند به علـت آسیب شدیـد نسـوج نرم و استخــوانها انجام نشد پس متأسفم. انگشتان مصدوم قابل پیــوند نبــود و تا آخر عمر ناقص شد.